من در این بادیه صٰاحبنظری می جویم

‏‏راه گُم کرده ام و راهبری می جویم

‏‏از وَرق پارۀ عرفان خبری حٰاصل نیست  از نهانخانۀ رندان خبری می جویم

‏‏مسند و خرقه و سجّاده ثمربخش نشد  از گُلستان رُخ او ثَمری می جویم

‏‏ایمنی نیست دَر این وادی اَیمن ما را  من دَر این وادی اَیمن شجری می جویم

‏‏ترک میخانه و بُتخانه و مسجد کردم  دَر ره عشق رُخت رهگذری می جویم

‏‏سفر از هیچ به سوی همه چیزم در پیش  لنگ لنگان رَوم و همسفری می جویم

‏‏گفته بودی که رَه عشق، رهِ پُرخطری است  عاشقم من که ره پُرخطری می جویم

‏‏اندر این دیر کُهن ریخته شد بال و پرم

‏‏بهر منزلگه خود بال و پَری می جویم


امام خمینی رضوان الله تعالی علیه

 

۲ ۰